حافظ و عرصه شطرنج
نیساری ،
سلیممباش غرّه به بازیّ خود که در ضرب است هزار تعبیه در حکم پادشاهانگیزدر باب معنی این بیت حافظ ، کلماتی که ناظر بر ارتباط به اصطلاحات فن شطرنج است ، عبارت است از: ضرب ، تعبیه ، حکم ، پادشاهانگیز . برای کلمه «ضرب» معانی متعددی در کتاب لغت قید شده است و یکی از آن معانی که به بازی نرد و شطرنج مربوط میشود ، «نوبت حرکت دادن مهره»است . «تعبیه» در لغتنامه دهخدا به معنی آرایش جنگی ، حیله جنگی ، پنهان داشتن چیزی و...ضبط شده و در کتابهای شطرنج این اصطلاح به معنی طرح و نقشه برای حرکت مهره به کار رفته است . «حکم»در لغتنامه دهخدا امر کردن ، فرمان دادن ، دلیل ، سبب ، علت ، مقتضا و...معنی شده است . «شاهانگیز» در لغتنامه دهخدا در مدخل کلمه مخفف آن «شهانگیز» درج شده است ، با این توضیح که : «شهانگیز ، شاهانگیز بیرون راندن شاه است به وسیله رخ یا پیل یا مهره دیگر» که به اصطلاح امروزی «کیش» میگویند.به شطرنج خلاف این نطع خونریز به هر خانه که شد دادش شهانگیزنظامیگرهیی که در این بیت وجود دارد و تا آن گره گشوده نشود ، معنی بیت روشن نمیشود ، ذکر کلمه «پادشاه» در ترکیب «پادشاهانگیز» است به جای اصطلاح معهود «شاهانگیز» . بسیاری از کلمات در کاربرد زبان فارسی مترادفهایی دارد که برحسب موقعیت و شرایط خاص از آن استفاده میشود ، مثلا در برابر کلمه «شاه» خواه در شعر یا در
نوشتههای عادی کلماتی مانند : «پادشاه ، ملک ، سلطان ، خاقان و...» به کار رفته است . در بازی شطرنج ، هر مهره نامی دارد . برای«پیاده»در نوشتههای قدیم و در شعر فارسی ، کلمه «بیدق» هم ذکر شده است:تا چه بازی رخ نماید ، بیدقی خواهیم راند عرصه شطرنج رندان را مجالِ شاه نیستحافظ«خیل» آرمان جاویدان...
ما را در سایت آرمان جاویدان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : armanjavidano بازدید : 124 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1400 ساعت: 5:35